- بوی سا
- سنگی که داروهای خوشبو را روی آن میسایند
معنی بوی سا - جستجوی لغت در جدول جو
- بوی سا
- سنگی که بر روی آن داروهای خوش بو می ساییدند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مجمر آتشدان
دارای بو، آنچه دارای بو باشد
بوناک، چیزی که بوی بد بدهد، بدبو، گندیده
ظرفی که در آن عطر و چیزهای خوشبو بگذارند، عطردان
مجمر، آتشدان
ظرفی که در آن آتش می ریزند و بخور دود می کنند، آتشدان، بخوردان، عودسوز، افسونگر، پریسای، برای مثال تو پری من بوی سوزم گر بود صد بوی خوش / بوی سوزی می کنم تا بشنوم بوی تو را (ملاطغرا - لغتنامه - بوی سوز)
Odiferous, Smelly, Stinking, Stinky
зловонный , вонючий
übelriechend, stinky, stinkend
смердючий
śmierdzący
fétido, fedido, fedorento
fetido, puzzolente
fétido, maloliente, apestoso
fétide, malodorant, puant
stinkend
เหม็น , มีกลิ่น , กลิ่นเหม็น
busuk, bau
كريهٌ , رائحةٌ كريهةٌ
दुर्गंधयुक्त , बदबूदार
מסריח , מסריח , מסריח
악취 나는 , 냄새 나는
kötü kokulu, kokmuş, pis
harufu mbaya, inatoa harufu mbaya
দুর্গন্ধযুক্ত , দুর্গন্ধ , দুর্গন্ধ
بدبو , بدبو دار , بدبو دار
بی وقت، بی موقع، بی هنگام
بدون تا و چین، یکتا فرد بیمانند
آنکه یا آنچه سر ندارد، بی اساس بی اصل، پرنده ایست شکاری از نوع باشه شبیه به پیغو بیسره
یکتا، بی مانند
فاقد تاریخ چاپ
فاقد تاریخ چاپ